مجموعه مقالات (کتاب)کتاب «مجموعه مقالات»، حاوی مجموعه مقالاتی است که توسط حکیم الهی، آیتالله حسن زاده آملی ، برای سمینارهای مختلف علمی، به زبان فارسی ، به رشته تحریر درآمده است. ۱ - ساختارکتاب، مشتمل بر هشت مقاله میباشد. [۱]
مجموعه مقالات، حسن زاده آملی، ص۷-۱۸۳.
۲ - گزارش محتواپارهای از مقالات کتاب، بدین شرحند: ۲.۱ - بعد عرفانی علامه طباطباییمقالهای، در مورد بعد عرفانی علامه طباطبایی که در سال گرد وی، برای سمینار کازرون فارس، نوشته شده است. علامه طباطبایی در زمره اوتاد و ابدالی بود که هم در عرفان علمی و هم در عرفان عملی ، به کمال و فعلیت رسیده بود. آن جناب، در برهانی کردن عرفان، حظ وافری را دارد بود. وی، از تربیت شدگان محضر حاج سید علی قاضی بود. علامه طباطبایی، در عرفان عملی سهم بسزایی داشت؛ مراقباتش عجیب بود؛ به طور دقیق، کشیک نفس میکشید و به شایستگی مواظب احوال و اوقات و اوضاع خود بود. وقتی، در محضر مبارکش، سخنانی از حالات شبش به میان آورد، فرمود: هر وقت در روز مراقبت من قوی تر است، مشاهداتی که در شب دارم، زلالتر و صافی و روشنتر است. ۲.۲ - ولایت تکوینیمقالهای در مورد ولایت تکوینی که در اولین سال گرد علامه طباطبایی، برای مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی تهران ، نوشته شده است. به نظر استاد، انسان را قابلیت و لیاقتی است که اگر نهال وجودش را به دست مربیان کامل و مکمل بسپارد و دستور العمل باغبان دین و نهال پرور و انسان ساز را در متن وجود و شئون زندگیش پیاده کند، آن چنان عروج وجودی و اشتداد روحی پیدا میکند که به مقام ولایت تکوینی نایل میشود؛ به طوری که ماده کائنات در تحت اراده وی قرار میگیرد و موجودات عالم چنان در اطاعت وی خواهند بود، که اعضا و جوارح ما در اطاعت و اختیار ما میباشد. انسان کامل، غایت حرکت جسمیه و ایجادیه و کمال عالم کیانی و غرض آن است. انسان کامل، جامع بین مظهریت ذات مطلقه و مظهریت اسما و صفات و افعال است. ۲.۳ - تعلیم و تربیتمقالهای پیرامون تعلیم و تربیت که در سمینار دانشگاه کرمان ارائه شده است. لازم به ذکر است که دانشگاه کرمان، در هفته وحدت حوزه و دانشگاه، سمیناری تشکیل و محور آن را تعلیم و تربیت در اسلام ، قرار داد. در این مقاله، استاد، اشاره میکنند که غرض از ارسال رسل و انزال کتب، همین دو اصل تعلیم و تادیب است. تعلیم، رشد دادن به نفس ناطقه انسانی؛ یعنی پروراندن روح و غذا به جان دادن است و تادیب، انسان را به اعمال صالحه و شایسته واداشتن است. تعلیم و تادیب باید در متن اجتماع و اطوار و شئون حقیقت ما قرار بگیرد؛ نه در حاشیه زندگی ما. اگر در تحت تعلیم و تربیت افرادی که وادیها طی کردهاند و منازل پیمودهاند و گردنهها را پشت سر گذاشتهاند، قرار بگیریم؛ یعنی نهال وجود خودمان را به دست باغبانهای شایسته بدهیم، آن گاه خواهیم دید که از کمون این شجره طیبه الهیه، چه ثمراتی به عرصه ظهور و بروز میرسد. کسانی که در سیر و سلوک نفسانی، در حضور و مراقبت استقامت دارند، اهل مکاشفات و کرامات و مقامات میگردند. استاد، در پایان مقاله، به مقام فوق تجرد عقلی انسان پرداخته و بیان میکند که برای نفس انسان، حد یقفی وجود ندارد، بلکه در رهگذر اعتلای وجودی، به مقام وحدت ظلیه میرسد، بلکه به فوق مقام خلافت نایل میشود. ۲.۴ - نقش عرفان اسلام در احیای معارف اسلامیمقالهای در مورد نقش عرفان اسلام در احیای معارف اسلامی که در سمینار بزرگداشت شهید آیت الله مطهری ، در مدرسه عالی شهید مطهری تهران، ارائه شده است. استاد، در این مقاله، بیان میکنند که نقش عرفای اسلام، نشر کلمات عرشی جان فزا و انسان ساز ولی الله اعظم، امام علی و آل او از ابتدا تا کنون بوده و هست. کسانی که اصحاب سر ائمه اطهار بودند، مردم برگزیدهای بودند و هر یک از آنها به فراخور قابلیت خود حرف شنیدهاند و به مقامی رسیدهاند و خود آن بزرگان که از اکابر عرفای اسلامیاند در احیای معارف اسلامی نقشی بسزا داشتند. ۲.۵ - قرآن و عترتمقالهای در مورد قرآن و عترت که استاد، آن را به دومین کنگره هزاره نهج البلاغة ارائه کرده است. در این مقاله، ابتدا قرآن و عترت مورد بحث و بررسی قرار میگیرد و در پایان، اشارهای به توحید از دیدگاه نهج البلاغة میشود؛ مثلا خطبه ۱۸۴ یک پارچه حکم و معارف الهیه است. ۲.۶ - علامه ملا مهدی نراقیمقالهای در باره علامه ملا مهدی نراقی . بی شک مرحوم نراقی، در تبحر و تمهر به جمیع علوم عقلی و نقلی، حتی در ادبیات و ریاضیات عالیه، در عداد طراز اول از اکابر علمای اسلام و در اتصاف به فضایل اخلاقی و ملکات ملکوتی، از نوادر روزگار است. ارباب تراجم نوشتهاند که جناب نراقی در اصفهان ، زبان و خط عبری را نیز فراگرفت و گاهی در مشکلات علوم، از آنها بهره میگرفت. ملا مهدی نراقی، فرزند و خلف صالحی دارد که به نام ملا احمد نراقی معروف است. ملا احمد نراقی ، در مستند، بسیار از والدش نقل آرای فقهی مینماید و بدان استناد میجوید و اعتماد میکند. پدر ، در فقه ، معتمد مینویسد و پسر ، مستند. پدر، تجرید الاصول در علم اصول مینویسد و پسر، شرحی مبسوط بر آن، در هفت مجلد مینویسد. پدر، در علم اخلاق ، جامع السعادات ، به عربی مینویسد و پسر، معراج السعاده ، ترجمه آن، به فارسی، با بعضی از زیادات. پدر، دیوان اشعاری به نام طایر قدسی دارد و پسر، دیوانی به نام طاقدیس .... ۳ - پانویس
۴ - منبعنرم افزار مجموعه آثار علامه حسنزاده آملی، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی. |